سلامت نیوز:ازنشستگان تامین اجتماعی در چند روز گذشته شهرهای مختلف را صحنه تجمعهای خود مقابل شعب سازمان تامین اجتماعی، استانداریها و حتی مجلس شورای اسلامی کردند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ، در تجمع هفته گذشته مقابل مجلس، بازنشستگان با شعارهایی مانند «کِشتی بازنشسته اکنون به گِل نشسته»، «تا حق خود نگیریم از پا نمینشینیم»، «بازنشسته میمیرد تبعیض نمیپذیرد» خواستار افزایش درآمد و البته اجرای همسانسازی حقوقهای خود شدند. حسن صادقی، رئیس اتحادیه جامعه کارگری هم در این تجمع با بیان اینکه «ما نسبت به اختلاف مستمری بگیران تامین اجتماعی با دریافتی بازنشستگان لشکری و کشوری معترض هستیم و این اختلاف فاحش را ناعادلانه میدانیم.»
گفت: «وضعیت معیشتی طبقه کارگر ناعادلانه است و همسانسازی که در حال حاضر در حال اجراست به دور از انصاف قلمداد میشود.»البته امسال قولهایی برای بهبود وضعیت درآمد کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی داده شده است، مثلاً محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه گفته که منابع لازم برای همسانسازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی در بودجه 1400 پیشبینی شده است.
یا که مصطفی سالاری، مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی هم به باشگاه خبرنگاران جوان گفته که «با کمک دولت و مجلس امیدواریم سال آینده پرداخت خوبی برای بازنشستگان تامین اجتماعی داشته باشیم.» محمدباقر قالیباف، رئیس قوه مقننه هم در واکنش به افزایش حقوق بازنشستگان گفته که «در افزایش دستمزد و حقوق باید عدالت را رعایت کنیم و این وظیفه مهم ما در پیشگاه مردم و خداوند است.»
با این وجود وقتی پای حرفهای یک بازنشسته مینشینی انگار که همچنان امیدی به برآورده شدن وعدهوعیدها ندارد. داستان زندگی زنان و مردانی که گاهی مجبورند با وجود سن و سال بالا و بیماریهایی که دارند و علیرغم بازنشسته بودن همچنان کار کنند تا اینکه بتوانند کمی به بالا بردن کیفیت زندگی خود و حتی فرزندانشان کمک کنند. طوریکه خیلیهایشان اگر روزی آرزوی بازنشسته شدن داشتند حالا به آن آرزو میخندند.محمد یکی از همان بازنشستههایی است که بهقول خودش حدوداً 60سال سن دارد و چندان به این قولها امیدوار نیست.
او به همدلی میگوید: «خیلی موقعها هست که آدمها فقط برای اینکه روزی بازنشسته شوند انگیزه کار کردن دارند، هرسال که نوروز میرسد شروع به شمردن سالهای سوابق بیمه خود میکنند تا ببینند چند سال دیگر بازنشست میشوند، آنها صبحها در سرمای زمستان برای رسیدن سرویس محل کار این پا و آن پا میکنند تا روزی برسد که برای آخرین بار سوار آن سرویس شوند، اما وقتی که بازنشسته شدند تازه احساس میکنند که اول گرفتاری است.»
او که چندین سال است بازنشست شده و حالا برای کمک خرجی زندگیاش همچنان کار میکند، معمولاً صبح از میدان میوه و ترهبار، میوه میگیرد و شهر را خیابان به خیابان با وانتی که دارد طی میکند تا آنها را بفروشد، میگوید «اگر این کار را نکنم حقوق بازنشستگی کفاف دخل و خرج منزل را نمیدهد.» این دقیقاً همان چیزی است که شاکر ابراهیمی، رئیس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار استان کردستان به خبرگزاری ایلنا گفته است، او معتقد است «کارگران و بازنشستگان نسبت بهوضعیت معیشتی، گسترش دامنه خط فقر و افزایش نرخ تورم اعتراض دارند.
اقشار آسیبپذیر، نه تنها در این برهه زمانی آسیبهای فراوانی دیدهاند؛ بلکه قدرت خرید خود را از دست دادهاند. در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت تنها 30درصد از کارگران و بازنشستگان زیر خط فقر نیستند. پس از سالها تلاش وضعیت زندگی اغلب بازنشستگان در شرایط نامساعدی قرار گرفته و چرخ زندگی آنها به گِل نشسته است.»
حالا همین چرخ به گِل نشسته سبب شده که عدهای از بازنشستگان تامین اجتماعی دست به تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی بزنند. محمدآقا هم از اینکه تعدادی از بازنشستگان چند روز قبل مقابل مجلس جمع شدند خبر دارد و میپرسد:«یعنی این تجمع باعث میشود که حقوق ما را بیشتر کنند؟» به او میگویم آقای نوبخت(معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه بودجه) قولهای خوبی داده است، خبرش را از روی موبایلم به او نشان میدهم که نوشته «منابع مالی تامین اجتماعی برای همسانسازی حقوقها در بودجه 1400 پیشبینی شده است»، اما او با حالتی که باورش نشود، میگوید:«خدا از دهنش بشنود، خدا کند کمی حقوق ما بازنشستهها را بیشتر کنند، منکه عیدی را نگرفته خرج کردم، دائم فکر میکنم همچنان جانی برای کار کردن دارم، اما چند سال دیگر که پیرتر شدم چهطور میخواهم پشت این وانت بالا و پایین بروم و میوه بفروشم، حالا من جزو آنهایی هستم که فعلا توانی برایم باقی مانده است، مریضی خاصی ندارم، خیلی از بازنشستهها که گرفتار دکتر و بیمارستان هستند خدا به داد آنها برسد.»
حالا او هر روز در میانه شیوع کرونا یک روز در این خیابان و روزی دیگر در آن خیابان مشغول میوه فروختن است، درحالیکه برای جلوگیری از مبتلا شدن به کرونا آن هم در این سن و سال باید در خانه بماند، محمدآقا با همان نصفه و نیمه پروتکل بهداشتی که رعایت کرده میگوید:«بهخدا خسته شدم، دیگر حوصله بهداشت مهداشت را ندارم، الان یک سال است که کارمان شده کرونا، هربار که از خانه بیرون میزنم دخترم کلی نگران میشود، اما خب چارهای ندارم، خرج و مخارج زیاد شده است.»
او که همسرش فوت شده و دو دخترش ازدواج کردهاند، حالا با یک دختر دیگرش زندگی میکند؛ در پاسخ به این سوال که چه خرج و مخارجی دارد که با وجود دو نفر بودن حقوق بازنشستگی برایشان کم است، با کمی صبر و انگار که دست روی مشکلاتی که دارد گذاشته باشی میگوید:«چهکسی گفته من دو نفر هستم، اولاً دختر آخرم هنوز مجرد است و باید به فکر آینده او باشم، خودش که به من چیزی نمیگوید، مادرش هم که نیست، اما گاهی به خواهرش پولی میدهم که برای او لوازم جهیزیه بخرد، آن هم با این گرانی، امروز یک تومان پسانداز میکنی اما فردا دَه تومان گران میشود. دو دختر دیگه هم دارم که گاهی مهمان خانه من هستند، نوه دارم که خدا نگهدارشان باشد، بالاخره همه اینها خرج دارد، همسر دختر دومی بیکار شده و دستشان تنگ است، از دلم نمیآید دخترم غصه بخورد، من هم با حدود سه میلیون تومان حقوق بازنشستگی نمیتوانم کمک زیادی کنم، برای همین با وانت میوه میفروشم که کمی کمک خرج آنها و خودم باشم.»
این فقط داستان یکی از صدها بازنشسته بود که حقوق و درآمدی که دارند با خرج و مخارجشان همخوانی ندارد، بسیاری از آنها سن و سالشان بالا رفته و دردهای استخوانی، ضعیفی چشم و فشار خون توان دیدن و راه رفتن را از آنها گرفته است. هزینههای درمان و تامین سلامت برایشان بالا رفته و گرانیهای سالهای اخیر باری شده بر روی شانههایشان، بسیاری از آنها حتی هزینه فرزندان بیکار شده خود را بهعهده دارند، طوریکه حالا باید گفت چرخ روزگار آنها چندان در میانه این وعدهها خوب نمیچرخد.
نظر شما